زنانی که با گرگها می دوند

book peykan zanani ke ba gorgha midavandf7e316

افسانه ها و قصه هایی درباره کهن الگوی زن وحشی...

 

دردرون هر زنی نیروی قدرتمندی زندگی می کند آکنده از بصیرت، شور، خلاقیت، و دانش بی زمان. او همان "زن وحشی" است که طبیعت غریزی زنان را نمایندگی می کند. اما این موجود به گونه ای در حال انقراض است. دکتر کلاریسا پینکولا استس، در زنانی که با گرگها می دوند با استفاده از گنجینه غنی داستانهای اساطیری، کهن الگوها، افسانه های پریان، و قصه های ملل، راه اتصال مجدد به این نیروی قدرتمند و سالم طبیعت غریزی زنان را نشان می دهد. ما با خواندن این قصه ها و تفسیر آنها از سوی خانم استس در این کتاب بسیار ارزشمند، بار دیگر می آموزیم که به "زن وحشی" درونمان مهر بورزیم، ارج بنهیم، و او را همچون موجود جادویی و درمانگر روح خویش بپذیریم. دکتر استس در این کتاب برای توصیف روح و روان ادبیات جدیدی خلق کرده است. این روان شناسی زنان به اصیل ترین شکل خود است که بر پایه دانش روح استوار است.


"من به خاطر کتاب زنانی که با گرگها می دوند از دکتر کلاریسا پینکولا استس متشکرم. این اثر به خواننده نشان می دهد که جسور بودن، پرمهر بودن، و زن بودن چقدر شکوهمند است. هر کسی که سواد خواندن دارد، باید این کتاب را بخواند."
"مایا آنجلو"

 

همه ما از تمنای وحش لبریزیم، اما برای مقابله با این تمنا پادزهرهایی فرهنگی وجود دارد. به ما آموخته اند که از این میل و آرزو احساس شرم کنیم. ما موهایمان را بلند کردیم و با آن احساساتمان را پوشاندیم، اما هنوز هم طی روزها و شبهای زندگی مان، سایه زن وحشی از پشت سر اغوامان می کند. به هر حال هر کجا که باشیم، سایه ای که در پس ما گام بر می دارد قطعا چهار پا دارد.
"دکتر کلاریسا پینکولااستس"